سخنرانی حجت الاسلام شریفی بمناسبت سال تحویل وروز نوزده رمضان حضرت علی ع مسجد علی ابن ابیطالب  مورخه

سخنرانی حجت الاسلام شریفی بمناسبت سال تحویل وروز نوزده رمضان حضرت علی ع مسجد علی ابن ابیطالب

مورخه ۱۴۰۳/۱۲/۳۰

موضوع:احسن حال چگونه بوجود میآید

احکام

حکم شرعی

🔰 معیار یقین

در بسیاری از مسائل فقهی، یقین و اطمینان لازم است همچون یقین به نجاست و طهارت‏ ��، جنابت، دخول وقت نماز و... در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره مى ‏شود:

🔸 1. موقعى انسان مى ‏تواند مشغول نماز شود كه يقين كند وقت داخل شده است. ��

🔹 2. اگر در بين نماز عصر، يقين كند كه نماز ظهر را نخوانده است بايد نيت را به نماز ظهر برگرداند. �3�

🔸 3. كسى كه مى ‏خواهد نماز بخواند بايد براى پيدا كردن قبله كوشش نمايد تا يقين كند كه قبله كدام طرف است (مى ‏تواند به گفته دو شاهد يا به قول كسى كه با قاعده علمى قبله را مى ‏شناسد و مورد اطمينان است (يا طبق قبله نما) عمل كند و اگر اينها ممكن نشد بايد به گمانى كه از محراب مساجد مسلمانان يا قبرهاى آنان پيدا مى ‏شود عمل نمايد. ��

🔹 4. كسى ‏كه يقين به قبله ندارد اگر بخواهد غير از نماز كارى كند كه بايد رو به قبله انجام داد. مثلًا بخواهد سر حيوانى را ببرد بايد به گمان خود عمل نمايد و اگر گمان هم ممكن نيست به هر طرف كه انجام دهد صحيح است. ��

🔸 5. اگر لباس را آب بكشد و يقين كند كه پاك شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده نمازش صحيح است. ��

امروز نوزده رمضانکه شب قدر و ضربت خوردن مولا علی وهمچنین آغاز سال جدید میباشد ضمن عرض تسلیت ازخداوندمتعال خواستاریم که بحق مولا علی ع سال جدید را سالی میمون مبارک توئم باسلامتی امنیت ورفع مشکلات برای ملت ایران انشاالله باشد امید است عزیزان رعایت شئونات مولا داشته باشند

باتوجه به شب قدر انا انزلناه ... ودعای سال تحویل

یا مقلب القلوب و الابصار؛ یا مدبر اللیل و النهار؛ یا محول الحول و الاحوال؛ حول حالنا الی احسن الحال

وبعد از نمازهادعای اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ..........تابه این جمله

اللَّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ

از همه اینها بر می‌آید که دنبال

تغییر سرنوشت

سنت‌های الهی در قرآن

قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانْظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذَّبِينَ (137آلعمران)

به يقين پيش از شما سنّت هايى بوده (و سپرى شده) است. پس در روى زمين گردش كنيد و بنگريد كه سرانجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است

معنی سنت:

درعلوم مختلف سنت معانی مختلف دارد مثلادراعتقادت سنت در مقابل بدعت است

نماز تراویح

میگوینددرعلم حدیث سخن فعل و تقریر پیامبر وائمه را سنت گوینددر فقه واجبات را فرض ومستحبات را سنت نماز صبح رافرض نماز شب ونوافل را سنت گویند

بحثی میخواهم بگویم هیچ کدام نیست سنت طریفه روش وراه راگویند میباشد

سنت‌های الهی مثل رودخانه ای است که انسان مشاهده میکندظاهرا انسان اورا ثابت می‌بیند ولی در حرکت است

سنت یعنی چه؟روش، شیوه،

شش مرتبه در قرآن آمده است

احسن حال چگونه بوجود میآید

احسن الحال به معنای نیکوترین احوال است و نیکوترین احوال در منطق دین، تقرب به خداونداست البته تقرب برای هر فرد شکل و وضعیت خاصی دارد؛ به طور مثال برای گناهکار حال نیکوتر توبه است، برای تائب حال نیکوتر مناجات است و برای اهل مناجات حال نیکوتر، اُنس است، اما نهایت همه احوال تقرب است.

بهار نشانه بیرون آمدن حیات از ممات است و به دلیل آن که حیات بزرگترین نعمت الهی است، میل فرد به حقِ زنده� کننده و زیبایی بزرگی که او در حیات نهاده است، بیشتر می� شود؛ شاید به همین منظور این دعا برای لحظه حلول سال نو که به معنای حلول بهار است برگزیده شده چراکه ما از مقلب القلوب والابصار و محول الاحوال می� خواهیم که حال ما را همنوا با تحول شگرف طبیعت، متحول کند

نمادهایی از احسن الحال

1 - ذاکر خدا بودن د رهمه احوال

تحقّق ويژگى مزبور عمل نمودن به يكى از توصيه‏هاى قرآنى به مومنان است.

يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا * وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً . الأحزاب:41 - 42/33

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، خدا را ياد كنيد، يادى بسيار. و صبح و شام او را به پاكى بستاييد.

انسان های مومن که در پی کمال و احسن الحال هستند هرگز چیزی را بر ذکر و یاد خداوند ترجیح نمی دهند بلکه انس گرفتن با ذکر خداوند برایشان از همه چیز شیرینتر است

امام علی(ع) فرمود: المؤمن دائم الذكر ، كثير الفكر ، على النعماء شاكر ، وفي البلاء صابر. غررالحکم: 1933.

انسان مومن صاحب ذکر دایمی و همیشگی و انیشه فراوان و اهل شکر بر نعمت ها و اهل صبو و شکیبایی در بلایا است.

2 - حال عبادت و بندگی داشتن.

احسن الحال از منظر صدیقه طاهره توجه به عبادت و بندگی داشتن است.

روایتی از حضرت صدیقه طاهره وجود دارد که می‌فرمایند:

مَنْ أصعَدَ الي اللهِ خالِصَ عبادَتهِ اهبطَ اللهُ لَهُ افضَلَ مصلَحَةِ.

هر كس عبادات و كارهاي خود را خالصانه براي پروردگار خويش انجام دهد، خداوند بهترين مصلحت ها و بركات خويش را براي او تقدير نموده و نازل مي كند.

بحار الانوار، ج 67، ص 249

بنابراین حضرت زهرا(س) احسن الحال را در این روایت نشان داده است.

3 - آشتی با خدا و مردم

4 - انتظار فرج.

یکی دیگر ا زموارد یکه به عنوان احسن الحال در روایات وارد شده و در زندگی ما نیز می تواند موثر واقع شود و احست الحال را در ما ایجاد کند، توجه به انتظار فرج است.

انتظار فرج یکی از مصادیق احسن الحال است.

امام صادق‏ عليه السلام نيز در ضمن سفارش‏هاى خود به ابوحنيفه مى‏فرمايند: ... وَ أفضَلُ الأعمالِ انتِظارُ الفَرَجِ مِنَ اللَّهِ.

امام سجادعليه السلام منتظران را برترين مردم همه روزگاران برمى‏شمارند:

... إنّ أهلَ زَمانِ غَيبَتِهِ القائِلونَ بِإمامَتِهِ المُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أفضَلُ مِن كُلِّ أهلِ زَمانٍ.

آن گروه از مردم عصر غيبتِ امام دوازدهم كه امامت او را پذيرفته و منتظر ظهور او هستند برترين مردم همه روزگاران هستند.

5 - دو تحول و یک تدبیر سبب رسیدن به احست الحال می شود.

آن دو تحول که در کنار هم باید قرار بگیرد یکی تحول آدمی است و دیگری تحول جهان است ، که د ردعای تحویل سال امده است تحول در انسان ؛مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ و تحول در جهان ؛ مُحَوِّلَ الْحَوْلِ است که البته پس از آنها تدبیر در جامعه نیز موثر است

سخنرانی حجت الاسلام   شریفی بمناسبت سال تحویل وروز نوزده رمضان حضرت علی ع   مورخه ۱۴۰۳/۱۲/۳۰  موضوع:

سخنرانی حجت الاسلام

شریفی بمناسبت سال تحویل وروز نوزده رمضان حضرت علی ع

مورخه ۱۴۰۳/۱۲/۳۰

موضوع:احسن حال چگونه بوجود میآید

احکام

حکم شرعی

🔰 معیار یقین

در بسیاری از مسائل فقهی، یقین و اطمینان لازم است همچون یقین به نجاست و طهارت‏ «»، جنابت، دخول وقت نماز و... در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره مى ‏شود:

🔸 1. موقعى انسان مى ‏تواند مشغول نماز شود كه يقين كند وقت داخل شده است. «»

🔹 2. اگر در بين نماز عصر، يقين كند كه نماز ظهر را نخوانده است بايد نيت را به نماز ظهر برگرداند. «3»

🔸 3. كسى كه مى ‏خواهد نماز بخواند بايد براى پيدا كردن قبله كوشش نمايد تا يقين كند كه قبله كدام طرف است (مى ‏تواند به گفته دو شاهد يا به قول كسى كه با قاعده علمى قبله را مى ‏شناسد و مورد اطمينان است (يا طبق قبله نما) عمل كند و اگر اينها ممكن نشد بايد به گمانى كه از محراب مساجد مسلمانان يا قبرهاى آنان پيدا مى ‏شود عمل نمايد. «»

🔹 4. كسى ‏كه يقين به قبله ندارد اگر بخواهد غير از نماز كارى كند كه بايد رو به قبله انجام داد. مثلًا بخواهد سر حيوانى را ببرد بايد به گمان خود عمل نمايد و اگر گمان هم ممكن نيست به هر طرف كه انجام دهد صحيح است. «»

🔸 5. اگر لباس را آب بكشد و يقين كند كه پاك شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده نمازش صحيح است. «»

امروز نوزده رمضانکه شب قدر و ضربت خوردن مولا علی وهمچنین آغاز سال جدید میباشد ضمن عرض تسلیت ازخداوندمتعال خواستاریم که بحق مولا علی ع سال جدید را سالی میمون مبارک توئم باسلامتی امنیت ورفع مشکلات برای ملت ایران انشاالله باشد امید است عزیزان رعایت شئونات مولا داشته باشند

باتوجه به شب قدر انا انزلناه ... ودعای سال تحویل

یا مقلب القلوب و الابصار؛ یا مدبر اللیل و النهار؛ یا محول الحول و الاحوال؛ حول حالنا الی احسن الحال

وبعد از نمازهادعای اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ..........تابه این جمله

اللَّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ

از همه اینها بر می‌آید که دنبال

تغییر سرنوشت

سنت‌های الهی در قرآن

قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانْظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذَّبِينَ (137آلعمران)

به يقين پيش از شما سنّت هايى بوده (و سپرى شده) است. پس در روى زمين گردش كنيد و بنگريد كه سرانجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است

معنی سنت:

درعلوم مختلف سنت معانی مختلف دارد مثلادراعتقادت سنت در مقابل بدعت است

نماز تراویح

میگوینددرعلم حدیث سخن فعل و تقریر پیامبر وائمه را سنت گوینددر فقه واجبات را فرض ومستحبات را سنت نماز صبح رافرض نماز شب ونوافل را سنت گویند

بحثی میخواهم بگویم هیچ کدام نیست سنت طریفه روش وراه راگویند میباشد

سنت‌های الهی مثل رودخانه ای است که انسان مشاهده میکندظاهرا انسان اورا ثابت می‌بیند ولی در حرکت است

سنت یعنی چه؟روش، شیوه،

شش مرتبه در قرآن آمده است

احسن حال چگونه بوجود میآید

احسن الحال به معنای نیکوترین احوال است و نیکوترین احوال در منطق دین، تقرب به خداونداست البته تقرب برای هر فرد شکل و وضعیت خاصی دارد؛ به طور مثال برای گناهکار حال نیکوتر توبه است، برای تائب حال نیکوتر مناجات است و برای اهل مناجات حال نیکوتر، اُنس است، اما نهایت همه احوال تقرب است.

بهار نشانه بیرون آمدن حیات از ممات است و به دلیل آن که حیات بزرگترین نعمت الهی است، میل فرد به حقِ زنده­ کننده و زیبایی بزرگی که او در حیات نهاده است، بیشتر می­ شود؛ شاید به همین منظور این دعا برای لحظه حلول سال نو که به معنای حلول بهار است برگزیده شده چراکه ما از مقلب القلوب والابصار و محول الاحوال می­ خواهیم که حال ما را همنوا با تحول شگرف طبیعت، متحول کند

نمادهایی از احسن الحال

1 - ذاکر خدا بودن د رهمه احوال

تحقّق ويژگى مزبور عمل نمودن به يكى از توصيه‏هاى قرآنى به مومنان است.

يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اذْكُرُواْ اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا * وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً . الأحزاب:41 - 42/33

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، خدا را ياد كنيد، يادى بسيار. و صبح و شام او را به پاكى بستاييد.

انسان های مومن که در پی کمال و احسن الحال هستند هرگز چیزی را بر ذکر و یاد خداوند ترجیح نمی دهند بلکه انس گرفتن با ذکر خداوند برایشان از همه چیز شیرینتر است

امام علی(ع) فرمود: المؤمن دائم الذكر ، كثير الفكر ، على النعماء شاكر ، وفي البلاء صابر. غررالحکم: 1933.

انسان مومن صاحب ذکر دایمی و همیشگی و انیشه فراوان و اهل شکر بر نعمت ها و اهل صبو و شکیبایی در بلایا است.

2 - حال عبادت و بندگی داشتن.

احسن الحال از منظر صدیقه طاهره توجه به عبادت و بندگی داشتن است.

روایتی از حضرت صدیقه طاهره وجود دارد که می‌فرمایند:

مَنْ أصعَدَ الي اللهِ خالِصَ عبادَتهِ اهبطَ اللهُ لَهُ افضَلَ مصلَحَةِ.

هر كس عبادات و كارهاي خود را خالصانه براي پروردگار خويش انجام دهد، خداوند بهترين مصلحت ها و بركات خويش را براي او تقدير نموده و نازل مي كند.

بحار الانوار، ج 67، ص 249

بنابراین حضرت زهرا(س) احسن الحال را در این روایت نشان داده است.

3 - آشتی با خدا و مردم

4 - انتظار فرج.

یکی دیگر ا زموارد یکه به عنوان احسن الحال در روایات وارد شده و در زندگی ما نیز می تواند موثر واقع شود و احست الحال را در ما ایجاد کند، توجه به انتظار فرج است.

انتظار فرج یکی از مصادیق احسن الحال است.

امام صادق‏ عليه السلام نيز در ضمن سفارش‏هاى خود به ابوحنيفه مى‏فرمايند: ... وَ أفضَلُ الأعمالِ انتِظارُ الفَرَجِ مِنَ اللَّهِ.

امام سجادعليه السلام منتظران را برترين مردم همه روزگاران برمى‏شمارند:

... إنّ أهلَ زَمانِ غَيبَتِهِ القائِلونَ بِإمامَتِهِ المُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أفضَلُ مِن كُلِّ أهلِ زَمانٍ.

آن گروه از مردم عصر غيبتِ امام دوازدهم كه امامت او را پذيرفته و منتظر ظهور او هستند برترين مردم همه روزگاران هستند.

5 - دو تحول و یک تدبیر سبب رسیدن به احست الحال می شود.

آن دو تحول که در کنار هم باید قرار بگیرد یکی تحول آدمی است و دیگری تحول جهان است ، که د ردعای تحویل سال امده است تحول در انسان ؛مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ و تحول در جهان ؛ مُحَوِّلَ الْحَوْلِ است که البته پس از آنها تدبیر در جامعه نیز موثر است

سخنرانی حجت الاسلام   شریفی بمناسبت ماه مبارک رمضان شب احيانوزدهم هیئت ابالفضل چمن آباد منزل آقا رضا

سخنرانی حجت الاسلام

شریفی بمناسبت ماه مبارک رمضان شب احيانوزدهم هیئت ابالفضلی چمن آباد منزل آقا رضا سپه دوست

مورخه ۱۴۰۳/۱۲/۲۹

موضوع:تغییر سرنوشت

احکام

حکم شرعی

🔰 معیار یقین

در بسیاری از مسائل فقهی، یقین و اطمینان لازم است همچون یقین به نجاست و طهارت‏ «»، جنابت، دخول وقت نماز و... در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره مى ‏شود:

🔸 1. موقعى انسان مى ‏تواند مشغول نماز شود كه يقين كند وقت داخل شده است. «»

🔹 2. اگر در بين نماز عصر، يقين كند كه نماز ظهر را نخوانده است بايد نيت را به نماز ظهر برگرداند. «3»

🔸 3. كسى كه مى ‏خواهد نماز بخواند بايد براى پيدا كردن قبله كوشش نمايد تا يقين كند كه قبله كدام طرف است (مى ‏تواند به گفته دو شاهد يا به قول كسى كه با قاعده علمى قبله را مى ‏شناسد و مورد اطمينان است (يا طبق قبله نما) عمل كند و اگر اينها ممكن نشد بايد به گمانى كه از محراب مساجد مسلمانان يا قبرهاى آنان پيدا مى ‏شود عمل نمايد. «»

🔹 4. كسى ‏كه يقين به قبله ندارد اگر بخواهد غير از نماز كارى كند كه بايد رو به قبله انجام داد. مثلًا بخواهد سر حيوانى را ببرد بايد به گمان خود عمل نمايد و اگر گمان هم ممكن نيست به هر طرف كه انجام دهد صحيح است. «»

🔸 5. اگر لباس را آب بكشد و يقين كند كه پاك شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده نمازش صحيح است. «»

امشب نوزده رمضان شب قدر وشب ضربت خوردن مولا علی وهمچنین آغاز سال جدید میباشد ضمن عرض تسلیت ازخداوندمتعال خواستاریم که بحق مولا علی ع سال جدید را سالی میمون مبارک توئم باسلامتی امنیت ورفع مشکلات برای ملت ایران انشاالله باشد امید است عزیزان رعایت شئونات مولا داشته باشند

باتوجه به شب قدر انا انزلناه ... ودعای سال تحویل

یا مقلب القلوب و الابصار؛ یا مدبر اللیل و النهار؛ یا محول الحول و الاحوال؛ حول حالنا الی احسن الحال

وبعد از نمازهادعای اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ..........تابه این جمله

اللَّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ

از همه اینها بر می‌آید که دنبال

تغییر سرنوشت

سنت‌های الهی در قرآن

قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانْظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذَّبِينَ (137آلعمران)

به يقين پيش از شما سنّت هايى بوده (و سپرى شده) است. پس در روى زمين گردش كنيد و بنگريد كه سرانجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است

معنی سنت:

درعلوم مختلف سنت معانی مختلف دارد مثلادراعتقادت سنت در مقابل بدعت است

نماز تراویح

میگوینددرعلم حدیث سخن فعل و تقریر پیامبر وائمه را سنت گوینددر فقه واجبات را فرض ومستحبات را سنت نماز صبح رافرض نماز شب ونوافل را سنت گویند

بحثی میخواهم بگویم هیچ کدام نیست سنت طریفه روش وراه راگویند میباشد

سنت‌های الهی مثل رودخانه ای است که انسان مشاهده میکندظاهرا انسان اورا ثابت می‌بیند ولی در حرکت است

سنت یعنی چه؟روش، شیوه،

شش مرتبه در قرآن آمده است

۱-سنت مرگ

كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ (26الرحمان)

هركه روى زمين است، فنا پذيرد۲- امتحان وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ (155بقره)

وقطعاً شما را با چيزى از ترس، گرسنگى،

۳-سنت نابود ظالم

قوم عاد ،ثمود ،نمرود 'فرعون 'استالین ،موسیلینی

۴-سنت یاری مظلوم

سنت‌های الهی تقسیم‌های گوناگونی دارد.۱- سنت۱- اخروی و سنت جزا وپاداش۲- دنیوی تقسیم می‌شوند.

تقسیم بندی دیگر ۱-مطلقند مثل سنت هدایت توسط انبیا و سنت آزمایش. ۲-سنت مشروط

أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ (7محمد)

اى كسانى كه ايمان آورده ايد! اگر خدا را يارى كنيد، شما را يارى مى كند و گام هايتان را استوار مى سازد

ویژگی سنن الهی

یکی از سنت‌های الهی سنت تغییر سرنوشت

دودیدگاه وجود دارد

اول خداوند بدان بد آفریده را شمرازاول شمر آفریده ابن ملجم مرادی را شقی آفریده الشقی شقی علی بطن امه

اگر این دید گاه درست باشد ارسال رسل معنی ندارد،انزال کتب آسماني نزول قرآن معنی ندارد شب قدر معنی ندارد

وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ (2)

لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ (قدر3)

و تو چه دانى كه شب قدر چيست؟

شب قدر از هزار ماه بهتر است

تغییر سرنوشت

دوم تغییر کرده ۱-حر بد بود خوب شد ۲-سحره فرعون بد بودند خوب شدندفَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَي (70طه)

پس (وقتى آنان معجزه موسى را ديدند كه چگونه اژدها همه ى بافته هايشان را بلعيد، تمام) ساحران به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار هارون و موسى ايمان آورديم.

۳-برصیصای عابد خوب بود بد شد،بلعم باعوراخوب بود بد شد

۴-آیه قرآن

ذَلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَي قَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (53انفال)

آن (كيفر) بدين سبب است كه خداوند، نعمتى را كه به قومى عطا كرده، تغيير نمى دهد، مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند، و همانا خداوند، بسيار شنوا و داناست

۵_ در دعای کمیل

الّلهم اغفر لى الذّنوب الّتى تغيّر النّعم...»

۶-در احاديث متعدّد، عواملى مانند ظلم و گناه، سبب تغيير نعمت هاى الهى به حساب آمده اند، چنانكه بازگشت از گناه و انحراف و حركت در مسير حقّ، موجب سرازير شدن انواع نعمت هاى الهى است

۷-اللهم حول حالنا

۸-اگر در قرآن در سوره مدثر آمده جَنَّاتٍ يَتَسَاءلُونَ (4۰مدثر)

عَنِ الْمُجْرِمِينَ (41)

مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ (42)

قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (43)

وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ (44)

وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ (45)

وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ (46)

۹- یکی از مسائلی که باید دائماً از دغدغه های همه افراد مخصوصاً مؤمنین باشد عاقبت بخیری است. در دعا هم می خوانیم :« اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَةِ» ؛ « خدایا کاری کن که آخر کار زمانی که داریم از دنیا می رویم ، زمانی که بساط عمرمان برچیده شد ، به سعادت تمام بشود . »

امیرالمؤمنین علی (ع) به امام حسن (ع) فرمود : « اگر دیدی یک کسی آدم خوبی است حکم نکن خوب از دنیا می رود ، اگر هم دیدی کسی آدم بدی است قضاوت نکن که بد هم از دنیا می رود »

در سرنوشت انسان سه عامل موثر است الف-خداوندموارد۱-انبیا را فرستاده ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ (نحل ۱۲۵)

[مردم را] با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن، و با آنان به نیکوترین شیوه به بحث [و مجادله] بپرداز، .

۲-ارسال رسل وانزال کتب

وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ (36نحل)

وهمانا ما در ميان هر اُمّتى پيامبرى را برانگيختيم (تا به مردم بگويند) كه خدا را بپرستيد ۳- بما عقل داد

افلا تعلمون افلا تتفکرون

۴-ایام خاص، قدر،عرفه' رجب،رمضان' توبه'إِلاَّ الَّذِينَ تَابُواْ وَأَصْلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَـئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (160بقره)

مگر آنها كه توبه كردند و (اعمال بد خود را با اعمال نيك) اصلاح نمودند و (آنچه را كتمان كرده بودند) آشكار ساختند، كه من (لطف خود را) بر آنان بازمى گردانم، زيرا من توبه پذير مهربانم.

۲-خودمان : تقوا؛

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَي آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَـكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ (96آل عمران)

و اگر مردم شهرها و آبادى ها ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند، قطعاً (درهاى) بركات آسمان وزمين را برآنان مى گشوديم، ولى آنان (آيات ما را) تكذيب كردند، پس ما هم به خاطر عملكردشان آنان را (با قهر خود) گرفتي

صدقه ودعا صله رحم

۳-دیگران : دوست خوب ، عالمان ماجرای مرحوم ایت الله مجتهدی که در هواپیما خدمه بود پدیرائی"

حاکمان ' آل بویه که در ایران شیعه کسترش پیدا کرد سلطان محمد خدا، بنده صفویه مرحوم مجلس دائرت المعارف شیعه

آثار اعتقاد به سنت تغییر سرنوشت

الف -امید به انسان میدهد

دونمونه

۱-اکرمه پسر ابو جهل

عکرمة بن ابوجهل مخزومی، از بزرگان قریش در جاهلیت و از سرسخت‌ترین دشمنان مسلمانان بود. او در جنگ‌های بدر و احد و خندق در صف مشرکان قرار داشت و پس از فتح مکه با وساطت همسرش ام‌حکیمه نزد پیامبر اسلام آورد. عکرمة سرانجام به سال ۱۵ هجری قمری در جنگ وشهید شد.

۲-سفیان ابن حرث پسر حارث نوه عبدالمطلب و برادر رضاعی و عموزاده حضرت محمد و از بنی هاشم و از صحابه است. او پس از فتح مکه اسلام آورد و در جنگ حنین شرکت داشت و از معدود افرادی بود که جانانه در جنگ جنگید . او در سال بیستم هجری درگذشت و در بقیع دفن شد.

وی پسرعمو، برادر رضاعی و هم‌سال محمد بود و حلیمه سعدیه مدتی او را شیر می داد.[۱] او از نظر ظاهری شبیه محمد بود

ب-انگیزه به انسان میدهد

ج-اعتماد به نفس میدهد

د-انسان را مسولیت پذیر میکند

ابن ملجم مرادی تغییر در سرنوشت

یکی از بزرگان و چهره‌های شناخته‌شده یمن بود؛ مردی که به شاعری و سخنوری مشهور بود و قصیده‌ای طولانی در وصف حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) سرود. عبدالرحمن ابن ملجم مرادی، وقتی در رأس هیأت یمنی در کوفه به خدمت امام علی علیه السلام رسید و در ثنای آن حضرت و وصف دانش، تقوا و حکمت ایشان شعر می‌سرود، به فضل ایشان اقرار کرده و سه بار با آن حضرت بیعت کرد، فکرش را هم نمی‌کرد که زمانی از دین خارج شود و روزی نه در مقابل، بلکه ناجوانمردانه و از پشت سر بر روی مولای متقیان و امیر مؤمنان شمشیر زهرآلودی بکشد و از پشت، در حال سجده نماز صبح، در سحر نوزدهم ماه مبارک رمضان بر فرق مبارک ایشان ضربه‌ای بزند؛ ضربه‌ای با شمشیری زهرآلود که آن را با هزار درهم خریده بود و هزار درهم برای زهرآلود کردنش پرداخته بود. ضربه‌ای با شمشیری زهرآلود که به تصریح خودش، به شهادت حاضران و به گواه تاریخ که اگر بر بدن هزاران نفر از مردم عالم زده می‌شد، همه را از پا درمی‌آورد

داستان نجاشی شاعر زمان

نمونه از این تغییر سرنوشت حضرت علی ع

امام عليه ‏السلام هشتاد تازيانه زد و بيست تازيانه ديگر نيز اضافه كرد. نجاشي خشمگين شد و به امام گفت: اي ابوالحسن اين بيست تازيانه اضافه براي چيست؟ امام جواب داد: «اين براي جرئت تو بر خدا در ماه رمضان است».

قبس بن عمرو بن مالک از بنی حارث معروف به نجاشی، شاعر امام علیه السلام بود. او شاعر خوش ذوقی بود. روزی به دوستش ابا سماک عدوی در کوفه برخورد. ابو سماک به او گفت:

نظر تو درباره سر برّه که در داخل شیردان از سر شب تا به صبح در تنور پخته شده باشد چیست؟ در جواب سؤال او نجاشی گفت:

وای بر تو در ماه رمضان این را می گویی؟

ابو سماک در حالی که خودش را به نادانی زده بود به او گفت:

ماه رمضان و شوال یکسانند.

ابو سماک مرتب او را به گناه ترغیب کرد تا نجاشی قبول کرد و گفت:

بعد از غذا چه به من می دهی تا بیاشامم؟

گفت: شرابی که گویا گیاه ورس است، جان را پاک می کند، در استخوان اثر می گذارد و کلام را آسان می کند.

نجاشی طعام را با شراب خورد. و هوشش را از دست داد وصدایش بلند شد. همسایه گزارش آنها را به امام داد. امام علیه السلام کسی را به دنبال آنها فرستاد. ابو سماک فرار کرد ولی مامور، نجاشي را گرفت و به نزد امام علیه السلام آورد. امام بر سر او فریاد زد:

«وای بر تو ما روزه ه ایم و تو افطار می کنی؟».

امام علیه السلام به او هشتاد تازیانه زد و بیست تازیانه دیگر نیز اضافه کرد. نجاشی خشمگین شد و به امام گفت: ای ابوالحسن این بیست تازیانه اضافه برای چیست؟

امام جواب داد:

«این برای جرئت تو بر خدا در ماه رمضان است»

شخصیتهای که برای حضرت علی کتاب نوشتند

مظلومیت امام علی علیه السلام

بسیاری از علمای اهل سنت در مظلومیت امیر المومنین کتاب نوشتند. از جمله آنان ۱-حاکم حَسْکانی است که تقریباً هزار سال پیش از دنیا رفته است. او کتابی به نام شواهد التنزیل دارد. در مقدمه این کتاب می‌نویسد: در جلسه ای

بودم که عده ای درباره سوره« هل أتى» بحث می‌کردند و غیر منصفانه ابراز می‌داشتند که هجده آیه این سوره در شأن امیر مؤمنان نیست. وقتی او این بی انصافی و ستم را دید کتاب شواهد

التنزیل را نوشت. در این کتاب ۲۱۳ آیه و ۱۱۶۳ حدیث را آورده که در شأن امیر مؤمنان علیه السلام است. او می‌گوید: امیر مؤمنان ۱۲۰ فضیلت دارد که مختص به آن حضرت است.

۲-عالم دیگری که در این زمینه کتاب نوشت حاکم نیشابوری است که سال ۴۰۵ هجری قمری از دنیا رفته است. او کتابی به نام فضائل فاطمة الزهراء و هم چنین کتابی در فضایل امیر مؤمنان علیه السلام دارد. او نیز می‌گوید: انگیزه من از نوشتن کتاب در شأن امیر مؤمنان و اهل بیت این بوده که دیدم در جلسه ای عدّه ای می‌گفتند امیر المؤمنین حتی حافظ قرآن هم نبود.

۳-یکی از علمای اهل سنت، نسائی است. او به شام آمد؛ امّا وقتی دید مردم شام مناقب معاویه را می‌گویند و از حضرت علی سخنی در میان نیست، گفت: ای مردم، چگونه از معاویه سخن می‌گویید

و از علی حرفی نمی زنید؟ به خاطر این سخن، آن قدر او را زدند که بر اثر همین ضربه‌ها و فشارها از دنیا رفت. او کتاب خصائص امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام را نوشت. به او گفتند: کتابی در فضائل معاویه بنویس! گفت، می‌نویسم؛ ولی فقط یک حدیث می‌دانم. گفتند: آن حدیث چیست؟ گفت: از پیامبر صلی اللّه علیه و آله وسلم روایت شده است که آن حضرت معاویه را دو _سه بار صدا کرد او نیامد. گفتند: مشغول خوردن است، حضرت فرمود: از خوردن سیر نشود.

متن شعر

به خون شستند بیت ذات پاک حقتعالی را

الا ای اهل عالم عاقبت کشتند مولا را

چه دیدید از علی جز مهربانی مردم دنیا

چرا کشتید آن تنهاترین تنهای دنیا را

شما با کشتن مولا امیرالمؤمنین کشتید

محمّد را علی را انبیا را بلکه زهرا را

بگرد ای ماه از خون جگر اخترفشانی کن

خبرکن زین مصیبت چاه و نخلستان خرما را

الا ای داغداران علی آیید در کوفه

تسلا در غم مولا دهید آن پیر اعما را

ز پا افتاد با رخسار خونین بت شکن مردی

که در بیت خدا بگذاشت بر دوش نبی پا را

فلک یک زخم بر فرق امیرالمؤمنین دیدی

ندیدی بر دل مجروح او زخم زبان‌ها را؟

طبیبا جای مرهم اشک ریز از دیدگان خود

علی از دست رفته کن رها دیگر مداوا را

علی روز ولادت بوسه زد بر دست عباسش

شب قتل علی عباس بوسد دست بابا را

سخنرانی حجت الاسلام شریفی تفسير سوره واقعه مسجد علی ابن ابیطالب مورخه ۱۴۰۳/۱۲/۲۷  (جلسه ۱۳)

سخنرانی حجت الاسلام شریفی تفسير سوره واقعه مسجد علی ابن ابیطالب مورخه ۱۴۰۳/۱۲/۲۷

(جلسه ۱۳)

أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ (63)

آيا آنچه را كشت مى كنيد، ديده ايد؟

أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64)

آيا شما آن را مى رويانيد يا ما روياننده ايم؟

لَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَاهُ حُطَاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (65)

اگر بخواهيم آن را خار و خاشاك مى گردانيم، پس شما از روى تعجّب مى گوييد:

إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (66)

ما زيان ديده ايم.

بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (67)

بلكه محروم و بدبختيم.

۱-حُطام» به معنى شكستن و خرد شدن۲- و «تفكّهون» به معناى ميوه خوردن، فكاهى گفتن و تعجب و پشيمانى آمده است.۳- «مغرمون» از «غرامت» به معناى پرداخت خسارت و زيان ديدن است.

۵-زارع خداوند است یا شما؟!

تاکنون دلائلی را در این سوره براى معاد ذکر نمود،

نَحْنُ خَلَقْنَاكُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ (57)

أَفَرَأَيْتُم مَّا تُمْنُونَ (58)

أَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ (59

آیات مورد بحث و آیات آینده، به چند دلیل دیگر که، هر کدام نمونه اى از قدرت بى پایان خدا در زندگى انسان است، اشاره مى کند که، یکى مربوط به آفرینش دانه هاى غذائى ، ; زیرا یک رکن اساسى زندگى انسان را تشکیل مى دهد، دانه هاى گیاهى مهمترین ماده غذائى انسان محسوب مى شود، و مهمترین وسیله براى اصلاح مواد غذائى و سایر امور زندگى است.

نخست مى فرماید: آیا هیچ درباره آنچه کشت مى کنید اندیشیده اید ؟! (أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَحْرُثُونَ).

* * *

آیا شما آن را مى رویانید یا ما مى رویانیم ؟ (أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزّارِعُونَ).

جالب این که در آیه اول تعبیر به تَحْرُثُون از ماده حرث (بر وزن درس) مى کند، که به معنى کشت کردن (افشاندن دانه و آماده ساختن آن براى نمو) است، و در آیه دوم تعبیر به تَزْرَعُونَه از ماده زراعت مى کند که، به معنى رویانیدن است.

بدیهى است، کار انسان تنها کشت است، اما رویانیدن تنها کار خدا است، و لذا در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده که: لایَقُولَنَّ أَحَدُکُمْ زَرَعْتُ وَلْیَقُلْ حَرَثْتُ (فَإِنَّ الزّارِعَ هُوَ اللّهُ): هیچ یک از شما نگوید: من زراعت کردم، بلکه بگوید کشت کردم (زیرا زارع حقیقى خدا است) .

۵-شرح این دلیل چنین است که، انسان کارى را که در مورد زراعت مى کند بى شباهت به کار او در مورد تولد فرزند نیست، دانه اى را مى افشاند و کنار مى رود، این خداوند است که در درون دانه یک سلول زنده بسیار کوچک آفریده که، وقتى در محیط مساعد قرار گرفت

۵-اگر كمى دقّت كنيم، زمين، بدن انسان را به خاك تبديل مى كند ولى بذر را به خاك تبديل نمى كند. دانه درون زمين دو حركت متضاد دارد، ساقه به سوى بالا و ريشه به سوى پايين مى رود. ريشه، مواد غذايى را جذب و ساقه، موانع خود را حتى اگر سفت باشد دفع مى كند. يك دانه به چند خوشه تبديل مى شود و توليد مثل مى كند.

۶-هر نوع تغيير و تحوّلى در طبيعت، براى خداوند يكسان است. حيات يا مرگ موجودات، شيرينى يا تلخى آب، همه در نزد قدرت خداوند يكسان است. «خلقناكم... قدّرنا بينكم الموت»، «نحن الزارعون... لجعلناه حطاماً»، «تشربون... جعلناه اجاجاً»

۷-يكى از راه هاى خداشناسى، فرض خلاف وضع موجود است، چنانكه گفته اند: «تعرف الاشياء باضدادها» يعنى با تصور ضدّ هر چيزى، جايگاه و اهميّت آن چيز مشخص مى شود، مثلاً: اگر هر يك از شب يا روز طولانى شود، اگر آب ها به زمين فرو رود، اگر كشت ها همه خار شود، اگر آب ها تلخ شود و... چه كسى مى تواند آن را به وضع موجود تبديل كند؟

۸-آرى اگر انسان به اين نكته توجّه داشته باشد كه هر چه دارد، هر لحظه در معرض تغيير و نابودى است و به پيامدهاى از دست دادن آنها بيانديشد، ارزش نعمت هاى موجود را بهتر درك خواهد كرد و به لطف و قدرت الهى بيشتر پى مى برد.

۹-- همان قدرتى كه از يك دانه بذر، خوشه ها پديد مى آورد، مى تواند از تك سلّول انسان مرده اى دوباره او را زنده كند. «أفرأيتم ما تحرثون»

۱۰-- فعل و انفعالات طبيعى با اراده خداوند است. «لو نشاء لجعلناه حطاما»

۱۱- برخى انسان ها، تا محصولشان خار و خاشاك نشود و سرشان به سنگ نخورد، وجدانشان بيدار نمى شود. «حُطاماً... بل نحن محرومون»

داستان باد تكبر

یکی از دوستان می‌گفت: مدت‌ها در اصفهان پای خطبه‌های نماز جمعۀ مرحوم آیت اللّه حاج آقا رحیم ارباب بودم. ایشان مقامات علمی و معنوی فراوانی داشتند.

ایشان می‌فرمودند: تازه یک خیابانی از وسط تخت فولاد که قبرستانی در شهر اصفهان است، کشیده بودند. یک روز از این خیابان عبور می‌کردم. دیدم استخوان‌های کسانی که دفن کرده بودند بیرون ریخته بود. هنوز ساخت خیابان تمام نشده بود و کسی توجهی به این‌ها نداشت.

نگاه من به جمجمه یک میّت افتاد. دیدم بچه‌ها آن را وسیلۀ بازی قرار داده اند و مثل یک توپ با جمجمۀ این آدم بازی می‌کنند.

وظیفۀ هر مسلمانی است که جمجمه را بگیرد و دفن کند. من آن جمجمه را از بچّه‌ها گرفتم و با

سر عصای خود مقداری چال کردم و آن را دفن کردم.

شب در عالم رؤیا یک آقایی را در خواب دیدم؛ آقایی که قیافۀ مذهبی داشت و مدام از من تشکر می‌کرد. می‌گفت: آقای ارباب خیلی من از شما متشکرم. شما امروز به من لطف كرديد. من مديون شما هستم.

گفتم: من شما را نمی شناسم. برای چه تشکر می‌کنی؟ گفت: من صاحب جمجمه هستم که شما از دست بچّه‌ها گرفتید. ولی من مستحق این مقدار عقوبت بودم. باید همین جا در عالم برزخ، بدن من عقوبت می‌شد. سؤال کردم چرا؟ گفت: برای این که سر من یک مقدار باد داشت و متکبّر بودم. به خاطر

سخنرانی حجت الاسلام   شریفی بمناسبت ماه مبارک رمضان ولادت امام حسن ع منزل سرکار خانم سیفیان   مورخه

سخنرانی حجت الاسلام

شریفی بمناسبت ماه مبارک رمضان ولادت امام حسن ع منزل سرکار خانم سیفیان

مورخه ۱۴۰۳/۱۲/۲۵

موضوع:اوصاف امان حسن ع

احکام

✍ عذرهای موجه در ترک روزه

1⃣ عذر شرعی ماهانه بانوان

و فرقی نیست که از اول اذان حائض باشند یا در بین روز (ولو در لحظات آخر روز خونریزی شروع شود)

2⃣ مسافرت

بر طبق صریح آیه قرآن، کسی که در #ماه_مبارک #مسافر باشد روزه بر وی واجب نیست و اگر هم روزه بگیرد باطل است.

3⃣ بیماری

اگر انسان یقین یا اطمینان داشته باشد که روزه برایش #ضرر دارد یا چنین ضرری را احتمال بدهد و از آن

4⃣ سالمندی

#پیرمرد یا #پیرزنی که به واسطه کهولت سن نمی تواند روزه بگیرد یا روزه گرفتن برایش #حرج و سختی دارد واجب نیست روزه بگیرد.

5⃣ بارداری و شیردهی

خانمی که در ماه مبارک #باردار است یا بچه شیر می دهد در صورتی که به این تشخیص برسد که روزه برای خودش یا بچه ضرر دارد واجب نیست،

✍ عذرهای غیرموجه در ترک روزه

1⃣ بچه‌ام تو سن رشده!

گاهی اوقات والدین تماس می گیرند که درسته دخترم یا پسرم به سن تکلیف رسیده است لکن جثه ی ریزی دارد و در سن رشد است

2⃣ #مشاغل_سخت و طاقت فرسا

بنده خدا میگوید که من در شهرداری آسفالت می ریزم و خیلی کارم سخت است، یا کسی می گوید من کارگر نانوا هستم و ساعات طولانی را کنار تنور هستم، آیا روزه برای ما تخفیف ندارد؟

پاسخ این است که در شرع اسلام برای هیچ شغلی نمی توان روزه را خورد و اگر بخورد #افطار_عمدی محسوب می شود.

3⃣ ورزش حرفه ای، درس

موارد مذکور و مطالب مشابه آن نیز #عذر_موجه برای

4⃣ خواب ماندن سحری

یک کسی پارسال می گفت ما خانوادگی سحر خواب ماندیم،

5⃣ اعتیاد به #مواد_مخدر

#اعتیاد هم عذر محسوب

۱- عبادت

امام صادق (ع) در بیان حال معنوی ایشان می فرمود: امام مجتبی (ع) عابدترین مردم زمان خود بود. بسیار حج به صورت پیاده و گاه با پای برهنه به جای می آورد. همیشه او را در حال گفتن ذکر می دیدند و هر گاه آیه «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُو» را می شنید، پاسخ می گفت:

«لَبَّیک اللَّهُمَّ لَبَّیک»

(خداوند! گوش به فرمان توام. )[1]

2- ترس از خدا

هرگاه امام مجتبی (ع) وضو می گرفت، تمام بدنش از ترس خدا می لرزید و رنگ چهره اش زرد می شد. وقتی از او در این باره می پرسیدند، می فرمود: «بنده خدا باید وقتی برای بندگی به درگاه او، آماده می شود، از ترس او رنگش تغییر کند و اعضایش بلرزد. »[3]

هرگاه برای نماز به مسجد می رفت، کنار در می ایستاد و این گونه زمزمه می کرد:

«إِلَهِی ضَیفُک بِبَابِک یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاک الْمُسِی ءُ فَتَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدِی بِجَمِیلِ مَا عِنْدَک یا کرِیم؛

[4] خدایا! مهمانت به درگاهت آمده است. ای نیکوکردار! بدکار به نزد تو آمده است. پس از زشتی و گناهی که نزد من است به زیبایی آنچه نزد توست، درگذر؛ ای بخشاینده

3- همنشینی با قرآن

آن بزرگوار، صوتی زیبا در قرائت قرآن داشت و علوم قرآن را از کودکی به نیکی می دانست. همواره پیش از خوابیدن، سوره کهف را تلاوت می کرد و سپس می خوابید. گفته اند در دوران زندگانی پیامبر اکرم (ص)، شخصی وارد مسجد شد و از کسی درباره تفسیر شاهد و مشهود[7] پرسید؛ آن مرد پاسخ داد: «شاهد، روز جمعه است و مشهود، روز عرفه. » از مرد دیگری پرسید؛ ولی او گفت: «شاهد روز جمعه و مشهود روز عید قربان است. »

سپس نزد کودکی رفت که گوشه مسجد نشسته بود. او پاسخ داد:

«أَمَّا الشَّاهِدُ فَمحمد (ص) وَ أَمَّا الْمَشْهُودُ فَیوْمُ الْقِیامَةِ أَ مَا سَمِعْتَهُ سُبْحَانَهُ یقُولُ یا أَیهَا النَّبِی إِنَّا أَرْسَلْناک شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً؛

[8] «شاهد محمد (ص) رسول خدا و مشهود روز قیامت است؛ مگر نخوانده ای که خداوند [درباره رسولش ] می فرماید: ای پیامبر! ما تو را گواه و بشارتگر و هشدار دهنده فرستادیم. »

4- مهربانی

مهربانی با بندگان خدا از ویژگیهای بارز ایشان بود. انس می گوید که روزی در محضر امام بودم. یکی از کنیزان ایشان با شاخه گلی در دست وارد شد و آن را به امام تقدیم کرد. حضرت گل را از او گرفت و با مهربانی فرمود: «برو تو آزادی!» من که از این رفتار حضرت شگفت زده بودم، گفتم: «ای فرزند رسول خدا! این کنیز، تنها یک شاخه گل به شما هدیه کرد، آن گاه شما او را آزاد می کنید؟!» امام در پاسخم فرمود: «خداوند بزرگ و مهربان به ما فرموده است: «وَ إِذا حُییتُمْ بِتَحِیةٍ فَحَیوا بِأَحْسَنَ مِنْه»؛ [11] «هر کس به شما مهربانی کرد، دو برابر او را پاسخ گویید. » سپس امام فرمود: «پاداش در برابر مهربانی او نیز آزادی اش بود. »[12]

امام، همواره، مهربانی را با مهربانی پاسخ می گفت؛ حتی پاسخ وی در برابر نامهربانی نیز مهرب

6- فروتنی

امام مانند جدش رسول الله (ص) بدون هیچ تکبری روی زمین می نشست و با تهی دستان هم سفره می شد. روزی سواره از محلی می گذشت که دید گروهی از بینوایان روی زمین نشسته اند و مقداری نان را پیش خود گذارده اند و می خورند. وقتی امام حسن (ع) را دیدند، به ایشان تعارف کردند و حضرت را سر سفره خویش خواندند. امام از مرکب خویش پیاده شد و این آیه را تلاوت کرد: «إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْتَکبِرین»؛ «خداوند خود بزرگ بینان را دوست نمی دارد (نحل/ 23). » سپس سر سفره آنان نشست و مشغول خوردن شد. وقتی همگی سیر شدند، امام آنها را به منزل خود فرا خواند و از آنان پذیرایی فرمود و به آنان پوشاک هدیه کرد. [18]

آن حضرت همواره دیگران را نیز بر خود مقدم می داشت و پیوسته با احترام و فروتنی با مردم برخورد می کرد. روزی ایشان در مکانی نشسته بود. برخاست که برود؛ ولی در این لحظه، پیرمرد فقیری وارد شد. امام به او خوشامد گفت و برای ادای احترام و فروتنی به او، فرمود: «ای مرد! وقتی وارد شدی که ما می خواستیم برویم. آیا به ما اجازه رفتن می دهی؟»

و مرد فقیر عرض کرد: «بله، ای پسر رسول خدا!»[19]

امام، همواره، مهربانی را با مهربانی پاسخ می گفت؛ حتی پاسخ وی در برابر نامهربانی نیز مهربانی بود

7- میهمان نوازی

آن گرامی، همواره از میهمانان پذیرایی می کرد. گاه از اشخاصی پذیرایی می کرد که حتی آنان را نمی شناخت؛ به ویژه، امام به پذیرایی از بینوایان علاقه زیادی داشت، آنان را به خانه خود می برد و به گرمی پذیرایی می کرد و به آنها لباس و مال می بخشید. [20]

در سفری که امام حسن (ع) همراه امام حسین (ع) و عبدالله بن جعفر به حج می رفتند، شتری که بار آذوقه بر آن بود، گم شد و آنها در میانه راه، گرسنه و تشنه ماندند. در این هنگام، متوجه خیمه ای شدند که در آن پیرزنی تنها زندگی می کرد. از او آب و غذا خواستند. پیرزن نیز که انسان مهربان و میهمان نوازی بود، تنها گوسفندی را که داشت دوشید و گفت: «برای غذا نیز آن را ذبح کنید تا برای شما غذایی آماده کنم. » امام نیز آن گوسفند را ذبح کرد و زن از آن، غذایی برای ایشان درست کرد.

آنان غذا را خوردند و پس از صرف غذا از وی تشکر کردند و گفتند: «ما افرادی از قریش هستیم که به حج می رویم. اگر به مدینه آمدی نزد ما بیا تا میهمان نوازی ات را جبران کنیم. » سپس از زن خداحافظی کردند و به راه خویش ادامه دادند. شب هنگام، شوهر زن به خیمه اش آمد و او داستان خشمگین شد و گفت: «چگونه در این برهوت، تنها گوسفندی را که همه دارایی مان بود برای کسانی کشتی که نمی شناختی؟»

مدتها از این جریان گذشت تا اینکه بادیه نشینان به سبب فقر خشکسالی به مدینه سرازیر شدند. آن زن نیز همراه شوهرش به مدینه آمد. در یکی از همین روزها، امام مجتبی (ع) همان پیرزن را در کوچه دید و فرمود:

«یا أَمَةَ اللَّهِ!تَعْرِفِینِی؟

ای کنیز خدا! آیا مرا می شناسی؟» گفت: «نه. » فرمود: «من همان کسی هستم که مدتها پیش، همراه دو نفر به خیمه ات آمدیم. نامم حسن بن علی است. » پیرزن خوشحال شد و عرض کرد: «پدر و مادرم به فدای تو باد!»

امام به پاس فداکاری و پذیرایی او، هزار گوسفند و هزار دینار طلا به او بخشید و او را نزد برادرش حسین (ع) فرستاد. او نیز همین مقدار به او گوسفند و دینار طلا بخشید و وی را نزد عبدالله بن جعفر فرستاد. عبدالله نیز به پیروی از پیشوایان خود، همان مقدار را به آن پیرزن بخشید. [21] حضرت با این سپاسگزاری، هم از میهمان غریبی پذیرایی کرد و هم جایگاه و ارزش میزبانی او را به سبب عمل نیکویش، پاس داشت. آن حضرت بارها درباره فقیرانی که از ایشان پذیرایی کرده بودند، می فرمود: «فضیلت با آنان است. پذیرایی شان اندک است و مالی ندارند؛ ولی برترند؛ زیرا آنان غیر از آنچه که ما را به آن پذیرایی می کنند، چیز دیگری ندارند و از همه چیز خود گذشته اند؛ ولی ما بیش از آنچه پیش میهمان می گذاریم، اموال داریم. »[22]

اشعار

امشب اي ماه الهي آفتاب آورده اي (ولادت)

اختران تابان ز برج بوتراب آورده اي

گلبن سبز ولايت را گلاب آورده اي

يا كه از بحر نبوّت دُرّ ناب آورده اي

شادي و وجد و سرور بي حساب آورده اي

پاي تا سر احمد ختمي مآب آورده اي

كوثر طاها دلت روشن تبارك زاده اي

اين مبارك ماه را ماه مبارك زاده اي

يا محمّد (ص) دخترت مادر شده

ملك هستي غرق در انوار پا تا سر شده

جلوه گر در ماه حقّ ماهي خدا منظر شده

روشن از خورشيد حسنش چشم پيغمبر شده

پاي تا سر غرق شادي و شعف حيدر شده

بر همه معلوم سرّ سورۀ كوثر شده

يا محمّد (صلي الله عليه و آله) يا محمّد (صلي الله عليه و آله) دخترت مادر شده

عزّت و مجد و جلال كبريايي را ببين

در گل روي حسن حُسن خدايي را ببين

مي توان ديدن جمال غيب را در اين جمال

مي توان خواندن چو ذات بي مثالش بي مثال

صاحبان عقل مات اين جمال و اين جلال

عارفان دهر محو اين صفات و اين كمال

كبريا وجه و علي آيين و احمد خطّ و خال

كرده بيت وحي را يكباره غرق شور و حال

يا محمّد (ص) دخترت مادر شده

 شریفی بمناسبت ماه مبارک رمضان منزل آقای علیرضااحمدی   مورخه ۱۴۰۳/۱۲/۲۲  موضوع:نظر اسلام دررابطه باد

سخنرانی حجت الاسلام

شریفی بمناسبت ماه مبارک رمضان منزل آقای علیرضااحمدی

مورخه ۱۴۰۳/۱۲/۲۲

موضوع:نظر اسلام دررابطه بادشمن.

احکام

✍ عذرهای موجه در ترک روزه

1⃣ عذر شرعی ماهانه بانوان

و فرقی نیست که از اول اذان حائض باشند یا در بین روز (ولو در لحظات آخر روز خونریزی شروع شود)

2⃣ مسافرت

بر طبق صریح آیه قرآن، کسی که در #ماه_مبارک #مسافر باشد روزه بر وی واجب نیست و اگر هم روزه بگیرد باطل است.

3⃣ بیماری

اگر انسان یقین یا اطمینان داشته باشد که روزه برایش #ضرر دارد یا چنین ضرری را احتمال بدهد و از آن

4⃣ سالمندی

#پیرمرد یا #پیرزنی که به واسطه کهولت سن نمی تواند روزه بگیرد یا روزه گرفتن برایش #حرج و سختی دارد واجب نیست روزه بگیرد.

5⃣ بارداری و شیردهی

خانمی که در ماه مبارک #باردار است یا بچه شیر می دهد در صورتی که به این تشخیص برسد که روزه برای خودش یا بچه ضرر دارد واجب نیست،

✍ عذرهای غیرموجه در ترک روزه

1⃣ بچه‌ام تو سن رشده!

گاهی اوقات والدین تماس می گیرند که درسته دخترم یا پسرم به سن تکلیف رسیده است لکن جثه ی ریزی دارد و در سن رشد است

2⃣ #مشاغل_سخت و طاقت فرسا

بنده خدا میگوید که من در شهرداری آسفالت می ریزم و خیلی کارم سخت است، یا کسی می گوید من کارگر نانوا هستم و ساعات طولانی را کنار تنور هستم، آیا روزه برای ما تخفیف ندارد؟

پاسخ این است که در شرع اسلام برای هیچ شغلی نمی توان روزه را خورد و اگر بخورد #افطار_عمدی محسوب می شود.

3⃣ ورزش حرفه ای، درس

موارد مذکور و مطالب مشابه آن نیز #عذر_موجه برای

4⃣ خواب ماندن سحری

یک کسی پارسال می گفت ما خانوادگی سحر خواب ماندیم،

5⃣ اعتیاد به #مواد_مخدر

#اعتیاد هم عذر محسوب

سوره هود، آيه 113

یکی ازمباحثی که در قرآن کریم بصورت مفصل آمده موضوع دشمن شناسی است

نظر اسلام دررابطه بادشمن

وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ «113هود»

و به ستمگران تمايل وتكيه نزنيد كه آتشِ (عذاب) شما را فرا مى‏گيرد و (در اين صورت) براى شما در برابر خداوند، هيچ دوست و سرپرستى نيست، پس (از هيچ ناحيه‏اى) مورد كمك قرار نخواهيد گرفت.

نكته ‏ها:

۱-رکون به معنی ستون

۲-مصادیق رکون

الف در روايات مى‏خوانيم كه مودّت و محبّت به ظالم و اطاعت از او، از مصاديق ركون به ظالم محسوب مى‏شود.

داستان

قرارداد صفوان جمال با هارون الرشید

روزی صفوان با خلیفه (هارون الرشید) قرارداد بست که حمل و نقل اسباب سفر حج وی را به عهده بگیرد، سپس محضر امام موسی‌بن‌جعفر(علیه‌السلام) رسید.

امام کاظم فرمود: صفوان، همۀ کار‌های تو خوب است به جز یک عمل.

صفوان گفت: فدایت شوم! آن کدام عمل است؟

امام فرمود: شترانت را به این مرد (هارون) کرایه داده‌ای!

صفوان جمال: یابن رسول الله، برای کار حرامی کرایه نداده‌ام، هارون عازم حجّ است، برای سفر حج کرایه داده‌ام. افزون بر این، خودم همراه او نخواهم رفت، بعضی از غلامان خود را همراهش می‌فرستم.

امام: آیا دوست داری هارون لااقل این قدر زنده بماند که طلب تو را بدهد؟

صفوان: چرا یابن رسول الله، قهراً چنین است.

امام: هرکس به هر عنوان دوست داشته باشد که ستمگران باقی بمانند، شریک ستمگران است و هرکس شریک ستمگران به‌شمار آید، در آتش خواهد بود.

فروش شتران و لغو قرارداد

پس از این گفتگو صفوان جمال یکجا کاروان شترش را فروخت.

هنگامی که هارون از فروختن شترها باخبر شد، صفوان را به حضور خود خواست و به او گفت: شنیده‌ام شترها را یکجا فروخته‌ای؟

صفوان: بلی! همین‌طور است.

هارون: چرا؟

صفوان: پیر شده و از کار افتاده‌ام و غلامان نیز از عهده این کار به خوبی بر نمی‌آیند.

موسی‌بن‌جعفر از موضوع قراردادی که برای حمل اسباب و اثاث بستی، آگاه شده و تو را از این عمل نهی کرده است. او به تو دستور داده است، شترانت را بفروشی!

صفوان: مرا با موسی‌بن‌جعفر چه کار.

هارون با لحنی خشمگین گفت: صفوان، دروغ می‌گویی! اگر دوستی‌های سابق نبود، همین حالا سر از بدنت جدا می‌کردم

الف در كافى، نيز اين روايت آمده كه اگر به مقدار زمانِ دست به جيب كردن ستمگر براى بخشش، راضى به زنده بودن او باشى، ركون و تكيه بر ظالم كرده‏اى كه خدا از آن نهى نموده‏است. « كافى، ج 5، ص 108.»

ب در روايتى مى‏فرمايد: به ستمگر اميدى نداشته باش، گرچه او فاميل و دوست تو باشد. «و ان كان حميما قريباً» « تفسير كنزالدقائق.»

الحسین بن علی (ع): ان رسول الله (ص) اوصی الی امیرالمومنین علی بن ابیطالب و كان فیما اوصی به ان قال له:... و ان لاتركن الی ظالم و ان كان حمیما قریبا.

امام حسین (ع) فرمود: پیامبر خدا به علی (ع) سفارش كرد. از جمله سفارش های او به ایشان این بود: «... به ظالم، دلبستگی نداشته باش، هر چند صمیمی و نزدیك باشد.» (۱)

۱-بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۵۵

د-از آنجا كه اطاعت از اولى الامر، واجب و از سوى ديگر، ركون به ظالم حرام است، پس اولى الامر نمى‏تواند ظالم باشد، بلكه بايد معصوم نيز باشد، زيرا گناه از مصاديق ظلم به شمار مى‏رود.

ط .ركون و تكيه بر ظالم، آتش و عذاب خداوند را در پى دارد، پس وضعيّت خود ظالم چگونه خواهد بود؟!

ظ.. در قرآن کریم، برخورد مسلمانان با دشمن، همراه با تعقل و یاری خداوند است

عناوین که دشمنان

در قرآن کریم به سه دسته از دشمنانِ اصلی اشاره شده .

1- کفار و مشرکین:

در قرآن کریم، از کفار به عنوان دشمنان آشکار مسلمانان یاد شده است. «إِنَّ الْکافِرینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبیناً[۱۰۱نسا]؛ همانا کافران برای شما دشمن آشکاری هستند.»

کفار و مشرکین، دائماً سد راه پیامبران الهی بوده و با ابراز تردید درمورد سخنان انبیاء، مردم را از پیروی آنان باز‌می‌داشته‌اند. برخی ویژگی‌های ذکر شده برای کفار، به این شرح است:

الف) تکذیب معجزات و نشانه‌های الهی: «وَ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَ کَذَّبُواْ بَِایَاتِنَا[بقره ۳۹]؛ کسانی که کفر ورزیده و نشانه‌های ما را تکذیب نمودند»

ب) افراد با ایمان را مسخره می‌کنند: «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ الْحَیَوةُ الدُّنْیَا وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ ءَامَنُوا[۲۱۲بقره]؛ زندگی دنیا برای کافران زینت داده شده و آنها بعضی از مؤمنین را مسخره می‌کنند.»

ج) برای ایجاد حکومتی طاغوتی مبارزه می‌کنند: «وَ الَّذِینَ کَفَرُواْ یُقَاتِلُونَ فِى سَبِیلِ الطَّاغُوتِ[۲۵۷بقره]؛ و آنها که کافرند، در راه طاغوت پیکار می‌کنند.»

د) افرادی بی‌منطق و هوچی‌گر هستند: «وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَا تَسْمَعُواْ لهَِذَا الْقُرْءَانِ وَ الْغَواْ فِیهِ لَعَلَّکُم‏ْ تَغْلِبُونَ[7]؛ و کافران گفتند: به این قرآن گوش فراندهید و به هنگام تلاوتِ آن جنجال کنید، شاید پیروز شوید

2- منافقین:

از مضرترین دشمنان جامعه‌ی اسلامی، گروه منافقان بوده‌اند که همواره با کارشکنی‌های خویش، در صفوف مؤمنین ایجاد اختلاف نموده قرآن کریم در بیان دشمنیِ آنان می‌فرماید:

«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ تَوَلَّوْاْ قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِمْ مَّا هُم مِّنکُمْ وَ لَا مِنْهُمْ وَ یَحْلِفُونَ عَلَى الْکَذِبِ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ * .... إِنَّ الَّذِینَ یُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُوْلَئِکَ فِى الْأَذَلِّینَ.»[مجادله ۱۱۴]

آیا ندیدى کسانى را که طرح دوستى با گروهى که مورد غضب خدا بودند ریختند؟! آنها نه از شما هستند و نه از آنان! سوگند دروغ یاد مى‏کنند (که از شما هستند) در حالى که خودشان مى‏دانند (دروغ مى‏گویند)! * ... کسانى که با خدا و رسولش دشمنى مى‏کنند، آنها در زُمره ذلیل‏ترین افرادند.

به فرموده‌ی خداوند متعال، قلب منافقین دچار مرض شده و حق را درک نمی‌کند؛ خداوند نیز بخاطر نفاقشان بر این مریضی می‌افزاید.[9] از دیگر ویژگی‌های ذکر شده برای منافقین، می‌توان این موارد را ذکر نمود:

حکایت خوبان۳۱۶

مواظب باشیم علی فروش نباشیم

🔸روزی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)

به اصحاب خود فرمودند:

✍دلم خیلی به حال ابوذر می‌سوزد

خداوند رحمتش کند.

اصحاب پرسیدند چطور؟!

مولا فرمودند:

آن شبی که به دستور خلیفه

ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر

به خانه‌ی او رفتند؛

چهار کیسه‌ی اشرفی به ابوذر دادند

تا با خلیفه بیعت کند.

ابوذر عصبانی شد و به مامورین گفت:

شما به من توهین کردید آن هم دوبار؛

اول آنکه فکر کردید من علی فروشم

و آمدید من را بخرید،

دوم؛ بی انصاف‌ها،آیا ارزش علی

چهار کیسه اشرفی است؟!!

شما با این چهار کیسه اشرفی

میخواهید من"علی"فروش شوم؟!

_تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی

با یک تار موی"علی"عوض نمیکنم!

آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.

مولا گریه میکردند و می فرمودند:

قسم به خدایی که جان"علی"در دست اوست

آن شبی که ابوذر درب خانه را

به روی سربازان خلیفه بست

سه شبانه روز بود که او و خانواده‌ اش

هیچ غذایی نخورده بودند

الف) اهل خدعه بوده و در انجام عبادات، سستی و ریا می‌نمایند: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یخَُادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خَادِعُهُمْ وَ إِذَا قَامُواْ إِلىَ الصَّلَوةِ قَامُواْ کُسَالىَ‏ یُرَاءُونَ النَّاس[۱۴۲نسا]؛ منافقان مى‏خواهند خدا را فریب دهند در حالى که او آنها را فریب مى‏دهد و هنگامى که به نماز برمى‏خیزند، با کسالت برمى‏خیزند و در برابر مردم ریا مى‏کنند.»

ب) اهل ارتباط با دشمنان اسلام و مرعوب شدن از آنها می‌باشند: «فَتَرَى الَّذِینَ فِى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِیبَنَا دَائِرَةٌ[مائده۵۲]؛ کسانى را که در دل‌هایشان بیمارى است مى‏بینى که در (دوستى با دشمنان)، بر یکدیگر پیشى مى‏گیرند، و مى‏گویند: مى‏ترسیم حادثه‏اى براى ما اتفاق بیفتد (و نیاز به کمک آنها داشته باشیم!)»

ج) امر به منکر و نهی از معروف کرده و در راه خدا انفاق نمی‌کنند: «الْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنکَرِ وَ یَنهَْوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ یَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ[توبه ۶۷]؛ مردان منافق و زنان منافق، همه از یک گروهند! آنها امر به منکر، و نهى از معروف مى‏کنند و دست‌هایشان را (از انفاق و بخشش) مى‏بندند.»

14]

3- یهود:

خداوند متعال، یهودیان را در کنار مشرکین به عنوان کسانی معرفی می‌کند که بیشترین دشمنی با مؤمنان را در دل می‌پرورانند.

«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا[مائده ۸۲]؛ بطور مسلّم، دشمن‌ترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهى یافت.»

البته واضح است که در اینجا مقصود از یهود، آن عده از یهودیان که اهل پرستشِ حقیقی خداوند و تبعیت از دستورات او هستند نمی‌باشد، بلکه اکثریت یهود را در آن زمان و حتی زمان حاضر مورد اشاره قرار می‌دهد که به دلیل علاقه وافر به دنیا و مظاهر ثروت و قدرت، از راه حق فاصله‌ی بسیار گرفته و به دشمنی شدید با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امت اسلامی همت گمارده‌اند. از جمله‌ویژگی‌های این گروه که در قرآن به آن اشاره شده، می‌توان موارد زیر را نام برد:

الف) اهل سد کردن راه خداوند هستند: «فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ طَیِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ کَثِیراً[نسا۱۶۰]؛ بخاطر ظلمى که از یهود صادر شد، و (نیز) بخاطر جلوگیرىِ بسیار آنها از راه خدا، بخشى از چیزهاى پاکیزه را که بر آنها حلال بود، حرام کردیم.»

ب) برای خداوند در این دنیا قدرتی قائل نبوده و سعی در جنگ افروزی و فساد دارند: «وَ قَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ ... کُلَّمَا أَوْقَدُواْ نَاراً لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ یَسْعَوْنَ فِى الْأَرْضِ فَسَاداً وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ[مائده۶۴]؛ و و یهود گفتند: «دست خدا بسته است.» ...هر زمان آتش جنگى افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت و براى فساد در زمین، تلاش مى‏کنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد.»

ج) تکذیب کننده و قاتل انبیاء هستند: «کُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنفُسُهُمْ فَرِیقًا کَذَّبُواْ وَ فَرِیقاً یَقْتُلُونَ[19]؛ هر زمان پیامبرى، حکمى بر خلاف هوس‌ها و دلخواه آنها (بنی اسرائیل) مى‏آورد، عده‏اى را تکذیب کرده و عده‏اى را مى‏کشتند

داستان دختر یهودی

مسلمان شدن دختر یهودی

در حدود پنجاه سال پیش در رژیم طاغوت یک دختر یهودی ۱۵ ساله می‌رود در دکان نان سنگکی نان بگیرد. دهه محرم بود یک پسر جوان یک ریگ داغ داخل گردن این دختر می‌اندازد. دختر گردنش می‌سوزد و نگاه به

پرچم امام حسین (علیه السلام) می‌کند و می‌گوید: اگر راست می‌گویی سزای این پسر بی ادب را بده؟

ساعتی بعد خبر می‌دهند که آن جوان را ماشینی زیر گرفته و فوت کرده این دختر جرقه ای از اسلام در دلش زده می‌شود و مخفیانه مسلمان

می‌شود پس از دو سال پدرش می‌فهمد او را تهدید می‌کند نتیجه نمی گیرد.

روزی او را کتک می‌زند و از خانه بیرون می‌رود این دختر ناچار با مردی بزرگتر از خودش ازدواج می‌کند و صاحب دو فرزند پسر می‌شود بعدها می‌فهمد که این مرد هم بهایی می‌باشد و مجبور می‌شود از او طلاق بگیرد و برای امرار معاش روزها سرکار می‌رود و بچه‌ها را به دنبال خود می‌برده. یک روز در آن کارگاهی که مشغول به کار بود پسر بزرگترش دستش به زیر غلطک می‌رود او را به بیمارستان می‌برد می‌گویند: اگر دست بچه ات را می‌خواهی فوری او را به اسرائیل ببر و عمل دارد در ایران نمی توانند عمل کنند. عصب هایش قطع شده است.

او هر چه داشت می‌فروشد و بچه را به اسراییل می‌برد او را ویزیت می‌کنند و می‌خوابانند تا فردا

عمل کنند. شب حضرت زهرا (علیها السلام) به خواب این دختر می‌آید و می‌فرمایند: بچه ات را در کشور کفر آورده ای او می‌گوید چه کنم ایران جوابش کردند؟ حضرت زهرا (علیها السلام) می‌فرمایند: عمل نکن او را مرخص کن و ببر پیش فرزندم امام رضا (علیه السلام) در مشهد مقدس و شفای او را از فرزندم بخواه. فردا صبح که می‌شود این دختر به بخش بیمارستان می‌رود می‌گوید بچه من را مرخص کنید. می‌گویند باید عمل شود می‌گوید بچه‌ام را شفایش را از آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) گرفتم.

بچه را معاینه می‌کنند می‌بینند آثاری از درد در او دیده نمی شود او را بر می‌دارد و به مشهد مقدس روانه می‌شود و به پابوس امام هشتم (علیها السلام) می‌رود.

سینه ای کز معرفت گنجینه اسرار بود

کسی سزاوار فشار این در و دیوار بود.

پيام‏ها:

1- هرگونه تمايل واعتماد به ستمگران داخلى وخارجى، ممنوع است. «لا تَرْكَنُوا» (ستمگران، لايق پيروى و رهبرى نيستند)

2- تكيه بر ستمگران، گناه كبيره است. (هر گناهى كه قرآن درباره‏ى آن وعده‏ى آتش داده، گناه كبيره است) لا تَرْكَنُوا ... فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ

3- به جاى تمسّك به ظالم، به خدا توكّل كنيم. «وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ»

4- نتيجه‏ ى تكيه بر ستمگران، غربت و تنهايى است. «ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ»

بذار یه حقیقت رو به شما بگم:

وَلَن تَرْضَي عَنكَ الْيَهُودُ وَلاَ النَّصَارَي حَتَّي تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَي اللّهِ هُوَ الْهُدَي وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ (120)

(اى پيامبر!) هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا (آنكه تسليم خواسته آنان شوى و) از آئين آنان پيروى كنى. بگو: هدايت تنها هدايت الهى است، و اگر از هوى و هوسهاى آنها پيروى كنى، بعد از آنكه علم (وحى الهى) نزد تو آمد، هيچ سرور و ياورى از ناحيه خداوند براى تو نخواهد بود.

اين آيه در عين اينكه خطاب به پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله است، خطاب به همه مسلمانان در طول تاريخ نيز هست كه هرگز يهود و نصارى از شما راضى نخواهند شد، مگر آنكه تسليم بى چون وچراى آنان شويد و از اصول و ارزشهاى الهى كناره بگيريد. ولى شما مسلمان ها بايد با قاطعيّت دست رد به سينه نامحرم بزنيد و بدانيد تنها راه سعادت، راه وحى است نه پيروى از تمايلات اين و آن.

دشمن، به كم راضى نيست. فقط با سقوط كامل و محو مكتب و متلاشى شدن اهداف شما راضى مى شود. «لن ترضى عنك...»

ذکر توسل

اي شهيد سر جدا، يا ليتنا كنا معك

كشتۀ راه خدا، يا لَيتَنا كُنامَعَك

اي به موج خون زده در پيش چشم فاطمه

زير خنجر دست و پا، يا ليتنا كنا معك

اي كه از درياي خون تا خيمه گه زينب تو را

ناله كرد و زد صدا، يا ليتنا كنا معك

آب، مهر فاطمه، فرزند او را تشنه لب

سر بريدند از قفا، يا ليتنا كنا معك

زير تيغ از حنجر خشك تو مي‌جوشد خون

كردي امت را دعا، يا ليتنا كنا معك

ميهمان اهل كوفه بودي و سنگت زدند

در زمين كربلا، يا ليتنا كنا معك

مصحف خونين زهرائي و از سُّم ستور

پيكرند شد توتيا، يا ليتنا كنا معك

اي سرت مهمان خولي از چه ديگر ساربان

كرده دستت را جدا،

يا ليتنا كنا معك

مي رسد از قتلگاهت تا قيامت بر فلك

نالۀ واغربتا، يا ليتنا كنا معک